اگه قراره این هفته فقط یه چیز بخرید، اسپری دافع باران بولزوان بخرید فصلهای بارانی در راهند و پیشنهاد این هفته کارشناسهای دیجیکالا محصولی ویژهی همین روزهای بارانی است. اسپري دافع باران بولزوان با ایجاد لایهای روی شیشه خودرو قطرات باران را از آن دفع میکنند. مایع داخل این اسپری حکم تمیزکننده هم دارد و با قیمتی مناسب در اختیار کاربران قرار گرفته است. در ادامه با یادداشتهای کارشناسهای دیجیکالا,قراره,هفته,بخرید،,اسپری,دافع,باران,بولزوان,بخرید ...ادامه مطلب
امارات متحده عربی میخواهد یک کوه مصنوعی بسازد. با این امید که ابرهای بارانزا را در کشوری توسعه دهد که اغلب مساحت آن را بیابان تشکیل داده. دلیل بارش اندک باران در سرزمینهای مسطح بیابانی این است که هوا برای پیوستن به ابرهای بارانی (و در نتیجهی تراکم آنها، بارش باران) به سختی از سطح زمین بلند میشود. ساخت یک کوه کمک میکند مقدار بارش باران در مناطق بایر تا حد مشخصی افزایش یابد. شاید فکر کنید، افزایش بارش باران ممکن است در خیلی دیگر از مناطق خشک دنیا، بیشتر از صحراهای پهناور امارات لازم باشد. اما نکته اینجاست که امارات دو مرکز تحقیقاتی دانشگاه تحقیقات جوی و مرکز ملی هواشناسی و زلزلهشناسی (NCAR)، که هردو تیم از دانشمندان آمریکایی تشکیل شده، را برای بررسی این موضوع به خدمت گرفته است. این اقدام هنوز در مراحل اولیه قرار دارد. محققان در حال حاضر امکان ساخت این کوه را در امارات بررسی میکنند؛ تا جایی که هنوز ابعاد کوه برای ایجاد تغییر چشمگیر در الگوهای هواشناسی مورد بررسی قرار نگرفته است. بنا به گفتهی محققان ارشد و دانشمندان تیم NCAR، تنها وظیفهی کوه افزایش شکلگیری ابر است و منظور از ابر لزوما ابرهای بارانزا نیست. زمانی که ابرها شروع به شکلگیری کنند، یک فرایند هواشناسی به نام «بارور کردن ابر» (cloud seeding) موجب افزایش باران میشود. با این تفاسیر به نظر میرسد ساخت کوه هنوز در مراحل اولیهی بررسی است. پیش از هر گونه اقدام به ساخت سازهی کوه در امارات متحدهی عربی، دانشمندان و محققان NCAR موظفاند همهچیز را دربارهی پروژه ارزیابی کنند. اگر دولت امارات هزینهی پروژه را قابل قبول بداند، با کمک یا بدون کمک سرمایهگذاران خصوصی در شهرهایی مثل دبی، تیمی از مهندسان امکان انجام پروژه را در میان بیابان مورد بررسی قرار خواهند داد. منبع: Digital Trends Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب
خیلی شبیه به فیلمهای علمی تخیلی به نظر میرسد. ستارهای نزدیک به زمین منفجر و به قدری پرنور میشود که در آسمان روز نورانیتر از خورشید، میدرخشد. تشعشعات این انفجار باعث از بین رفتن لایهی اوزون میشوند و موجودات زندهی زمین در معرض پرتوهای خطرناک خورشید قرار میگیرند. میزان ابتلا به سرطان به شدت افزایش مییابد، محصولات کشاورزی نابود میشوند و تمدن بشری از بین میرود. هرچند بعید به نظر میرسد، ولی اکنون دو گروه پژوهشی مستقل فهمیدهاند که در ۱۰ میلیون سال گذشته، سیارهی ما چند بار در معرض تشعشعات ابرنواخترهایی نزدیک قرار گرفته است. هرچند این ابرنواخترها آنقدر دور بودند که باعث انقراض حیات نشدند، ولی آنقدر قدرتمند بودند که ساکنان زمین میتوانستند به خوبی آنها را در نور روز ببینند. این انفجارها احتمالا در وقوع آخرین عصرهای یخبندان زمین هم نقش داشتهاند. یک فیزیکدان نظری از کینگز کالج لندن که در آزمایشگاه فیزیک ذرات سرن هم کار میکند، میگوید: «همه چیز خیلی هیجانانگیز است. نتایج زیادی میتوان از این پژوهش گرفت.» از سالها پیش دانشمندان فکر میکردند که شاید زمانی باران فوتونها و ذرات ناشی از وقوع یک ابرنواختر نزدیک آنقدر به اتمسفر زمین آسیب زده که توانسته اقلیم این سیاره را تغییر دهد و باعث وقوع انقراضهای بزرگ شود. در حقیقت هر زمانی یک انفجار ابرنواختری میتوانسته زمین را بمباران کند. با این حال احتمال چنین رخدادی کم بوده است. در هر قرن فقط دو تا از ۱۰۰ میلیارد ستارهی کهکشان راهشیری به صورت ابرنواختر منفجر میشوند. انفجاری که بتواند اثر مخرب روی زمین داشته باشد، باید در هر ۱.۵ میلیارد سال یک بار اتفاق افتاده باشد. دانشمندان شواهد خوبی از وقوع ابرنواخترهای نزدیک دارند. آنهایی که از زمان پیدایش زمین به وقوع پیوستهاند اثراتی را به شکل ایزوتوپهای رادیواکتیو روی زمین برجای گذاشتهاند. ایزوتوپهای رادیواکتیو نسخههای ناپایدار عناصر معمولی هستند. در دههی ۱۹۹۰ مدلهای کامپیوتری نشان دادند که انفجارهای ابرنواختری در فاصلهی ۳۰۰ سال نوری میتوانستند چنین ایزوتوپهایی را سوار بر ذرات غبار به زمین بفرستد. در این فاصله از ما هزاران ستاره وجود دارد و البته در هر یک میلیون سال انتظار میرود فقط یکی از آنها به صورت ابرنواختر منفجر شده باشد. پژوهشگران سپس پوستهی زمین را, ...ادامه مطلب
قدیمیترین نمونهی DNA که توانستهایم از فسیلهای انسانتباران استخراج کنیم مربوط به استخوانهایی ۴۳۰ هزار ساله در اسپانیا است. این استخوانها سالها پیش در اسپانیا و مکانی به نام «گودال استخوانها» پیدا شدند. DNA میتوکندریایی آنها نشان میدهد که استخوانها متعلق به گونهای از انسانتباران یعنی «دنیسواییها» هستند. ولی استخراج DNA از هستهی سلول آنها چیز دیگری نشان میدهد. اینکه اینها فسیلهای انسانهای «نئاندرتال» هستند. گروه پژوهشی که روی این فسیلها کار کرده نتیجهی مطالعاتش را در ساینس نیوز و نیچر منتشر کرده است. این پژوهش یک پرسش بزرگتر را بوجود میآورد. چرا DNA هسته و میتوکندریایی دو نتیجهی مختلف را به ما نشان میدهند؟ پژوهشگران امیدوارند با جمعآوری اطلاعات ژنتیکی بیشتر بتوانند به این سوال هم پاسخ دهند. «ماتیاس میر» از انستیتوی انسانشناسی تکاملی مکسپلانک آلمان، در این پژوهش توانست قسمتهایی از DNA هستهی سلولهای دندان و استخوان ران فسیلهای یافت شده را سر هم کند. نتیجه نشان داد که این استخوانها شباهت بیشتری به اجداد نئاندرتالها دارند تا دنیسواییها. این بدین معنیست که احتمالا این دو گونه چیزی در حدود ۴۳۰ هزار سال پیش از هم جدا شدهاند. این انشعاب خیلی زودتر از آنچه ژنتیکشناسان تا به حال فکر میکردند رخ داده است. این یافته تصورات خود ما را هم تغییر میدهد. ما میدانیم نئاندرتالها و دنیسواییها دارای یک جد مشترک بودند که از اعقاب انسان هوشمند جدا شده بود. اکنون با یافتههای جدید، ماتیاس میگوید که شاید این انشعاب چیزی در حدود ۷۶۵ هزار سال اتفاق افتاده است. مطالعات ژنتیکی قبلی نشان میداد که این اتفاق احتمالا چیزی در حدود ۳۲۵ هزار تا ۵۴۰ هزار سال پیش رخ داده است. اگر چنین چیزی درست باشد، باید در قسمتهایی از درخت تکاملی تجدید نظر کنیم. به طور معمول اینطور تصور میشود که انسان هوشمند، نئاندرتالها و دنیسواییها همه از انسانتباری به نام «انسان هایدلبرگی» منشعب شدهاند. با این حال انسان هایدلبرگی تا ۷۰۰ هزار سال پیش وجود نداشت. یعنی تقریبا ۶۵ هزار سال بعد از انشعاب انسان هوشمند از نئاندرتالها و دنیسواییها. در نتیجه اینجا نام یک گونهی دیگر به نام «انسان پیشگام» (Homo antecessor) به عنوان جد مشترک مطرح میشود. سر و کلهی این گونه بیش از یک میلیون س, ...ادامه مطلب